سندروم شوهر بازنشسته
تا دیروز صبح زود شوهر محترم میرفت سرکار، شب خسته میاومد خونه، یه لقمه میخورد، یه چرتی میزد و خلاص، اما حالا دیگه خبری از اون برنامه نیست. از وقتی بازنشسته شده، همه چیز تغییر کرده. صبح بیدار میشه و نمیدونه چیکار کنه. تو خونه میچرخه، به همه چیز کار داره، حتی ممکنه غر بزنه که چرا چای کمشیرینه یا تلویزیون روی کانال موردعلاقهاش نیست. اینجاست که میگیم طرف دچار سندروم شوهر بازنشسته شده.
یعنی سندروم بازنشستگی یه جور بیماریه؟
نه، اسمش شاید سنگین باشه ولی سندروم شوهر بازنشسته یه اصطلاح روانشناسیست برای توصیف اون حالت سردرگمی، بیحوصلگی یا حتی دعوای الکی که بعضی مردها بعد از بازنشستگی تجربه میکنن. چون دیگه مثل قبل تو اجتماع نیستن و حس میکنن دیگه نقش مفیدی ندارن.
چرا سندروم بازنشستگی شوهران اتفاق میافته؟
خب راستش، آدما وقتی یه برنامهی روتین و منظم داشته باشن، ذهنشون آرومتره. کار کردن فقط واسه پول درآوردن نیست. یه حس ارزشمند بودن، تعامل اجتماعی و حتی سرگرمی هم هست. ولی وقتی بازنشستگی شوهران اتفاق میفته، آقایونی که خیلی با هویت شغلیشون گره خوردن، انگار بخشی از وجودشون از بین میره. از اون طرف، خانوم خونه هم که سالها روال خودش رو داشته، حالا با مردی روبرو شده که مدام تو خونهست، نظر میده، دخالت میکنه یا توقع توجه بیشتری داره. این موضوع میتونه موجب ایجاد تنش و سختتر شدن زندگی بشه.
نشونههای سندروم شوهر بازنشسته
- مدام احساس بیحوصلگی داره
- از صبح دنبال کار برای انجام دادنه ولی هیچکدوم رو جدی نمیگیره
- به کارهای تو زیاد گیر میده
- نسبت به مسائل کوچیک، واکنشهای تند نشون میده
- بیشتر وقتش رو پای تلویزیون یا خواب میگذرونه
- دوست داره دائم باهات صحبت کنه، حتی موقعی که خستهای
- احساس افسردگی یا بیارزشی میکنه
با بازنشستگی شوهران چطور کنار بیایم؟
خب حالا چطوری با بازنشستگی شوهران کنار بیایم و چیکار کنیم که اوضاع از کنترل خارج نشه؟ راهکارهایی که در ادامه میگم، کاملاً کاربردی و امتحانشون رو پس دادن:
- برنامهریزی روزانه براش بچین
هیچی بدتر از بیبرنامگی نیست. وقتی شوهر شما ندونه صبح تا شب باید چیکار کنه، مطمئن باش دنبال گیر دادن به بقیه هست. از همون اول یه برنامه سبک و جذاب براش طراحی کن. پیادهروی صبحگاهی، خرید روزانه، یه زمان مشخص برای دیدن اخبار یا حتی رسیدگی به گل و گیاهها. همین کارای کوچیک میتونه کلی حالش رو خوب کنه.
- احساس مفید بودن رو بهش برگردون
این مورد از بهترین راهکارهای مقابله سندروم شوهر بازنشسته هست. یادت باشه مردا بیشتر از اون چیزی که نشون میدن به حس مفید بودن نیاز دارن. بهش بگو فلان وسیله خراب شده، یا توی حسابها کمک میخوای. ازش مشورت بگیر و نشون بده که هنوز نقش مهمی تو خونه داره.
- زمان دونفرهتون رو تقویت کن
تا دیروز مشغله زیاد بود، ولی حالا وقتشه یه کم بیشتر با هم باشید. با هم غذا درست کنید، فیلم ببینید، برید پارک یا حتی گاهی با هم برید خرید. این زمانهای دونفره کمک میکنه رابطهتون قویتر بشه و از دعواهای بیمورد دور بمونین.
- تشویقش کن به فعالیتهای اجتماعی
بعد از رخ دادن بازنشستگی شوهران، ارتباطات اجتماعیشون محدود میشه. اگه یه جمع دوستانه، باشگاه یا حتی کلاس آموزش باشه که علاقهمنده، تشویقش کن بره. آدم وقتی تو جمع باشه، کمتر درگیر فکر و خیال میشه.
- مرزبندیها رو فراموش نکن
درسته که الان بیشتر وقتش رو تو خونه میگذرونه، ولی این دلیل نمیشه که کل برنامههای تو هم به هم بخوره. خیلی محترمانه و آروم، مرزهای خودتو مشخص کن. مثلاً بگو عزیزم فلان ساعت میخوام برای خودم باشم یا فلان کار رو انجام بدم. اینجوری نه تو اذیت میشی، نه اون حس طرد شدن میکنه.
- با هم صحبت کنید
بیشتر وقتها دعواها به خاطر سکوت و نگفتن حرفاست. اگه از چیزی ناراحتی، صادقانه و بدون دعوا بیانش کن. بهش بگو که داری سعی میکنی شرایط جدید رو درک کنی، ولی تو هم نیاز به آرامش و فضای خودت داری.
- اگه لازم شد کمک تخصصی بگیر
بعضی وقتها با انجام دادن تمامی این روشها نمیشه با سندروم شوهر بازنشسته مقابله کرد. بنابراین، اگه دیدی شوهر عزیزت دچار افسردگی شدید شده، دیگه خواب و خوراک نداره، یا اصلاً نمیخواد با کسی ارتباط بگیره، بهتره با یه مشاور یا روانشناس مشورت کنی. کمک حرفهای گرفتن اصلاً نشونه ضعف نیست، اتفاقاً نشونهی آگاهیه.
کلامآخر
سندروم شوهر بازنشسته یه اتفاق واقعی و جدیه که خیلی از خانوادهها باهاش درگیر میشن. ولی اگه بدونی با بازنشستگی شوهران چطور باید رفتار کنی، خیلی راحت میتونی ازش عبور کنی. با یه ذره همدلی، گفتوگو و برنامهریزی، هم شوهرت حال بهتری پیدا میکنه، هم خودت کمتر اذیت میشی.
ارسال پاسخ
نمایش دیدگاه ها