نکات مهم:
- تصویری جهانی از خشونت علیه زنان
- تجربه کشورها؛ نمونههای موفق در مبارزه با خشونت
- نقش ابتکارات بینالمللی؛ وقتی زنان قویتر میشوند.
- چرا «زنان قوی» با «جوامع امنتر» مترادف است؟
- چالشهای بزرگ پیش رو در اجرای این سیاستها چیست؟
- چند توصیه برای اجرای سیاستها علیه خشونت

زنان قوی، جوامع امنتر؛ تجربه کشورها در مبارزه با خشونت علیه زنان (روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان)
خشونت علیه زنان همچنان یکی از بزرگترین بحرانهای حقوق بشری در جهان است. مسألهای که نه تنها سلامت فردی زنان را تهدید میکند، بلکه توسعه خانوادهها و امنیت اجتماعی را نیز به مخاطره میاندازد. اما آیا تجربه کشورهایی که سیاستهای مؤثر در مقابله با خشونت را به اجرا گذاشتهاند نشان میدهد که «توانمندسازی زنان» میتواند به معنای «جوامع امنتر» باشد؟ پاسخ مثبت است.
در این گزارش، روندها، چالشها و درسهایی که از کشورهای پیشرو در مبارزه با خشونت علیه زنان بهدست آمده، بررسی میشود.
تصویری جهانی از خشونت علیه زنان
برای درک اهمیت موضوع، ابتدا باید نگاهی به وضعیت جهانی در خصوص خشونت علیه زنان داشته باشیم:
- بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی (WHO)، تقریباً یکسوم زنان در طول زندگی خود حداقل یک بار خشونت جسمی و یا جنسی توسط شریک زندگی یا فرد غیرشریک را تجربه کردهاند.
- دادههای جدید (WHO) نشان میدهد که ۸۴۰ میلیون زن در سراسر جهان (تقریبا یکسوم جمعیت زنان) در زندگی خود خشونت فیزیکی یا غیرفیزیکی را تجربه کردهاند.
- در سال گذشته (۱۲ ماه اخیر) نیز برآورد شده است که ۳۱۶ میلیون زن (بالای ۱۵ سال) خشونت فیزیکی یا جنسی را از شریک زندگی خود تجربه کردهاند.
- از سوی دیگر، گزارش(UN Women) نشان میدهد که ۲۶۳ میلیون زن بالای ۱۵ سال، خشونت جنسی از سوی فرد غیرشریک را تجربه کردهاند.
- هزینه این خشونتها فقط انسانی و اجتماعی نیست؛ زنان آسیب دیده بیشتر در معرض افسردگی، بارداری ناخواسته، بیماریهای مقاربتی و همچنین پیامدهای بلندمدت روانی هستند.
- نکته نگرانکنندهتر این است که پیشگیری از خشونت علیه زنان بودجه بسیار کمی دارد. طبق گزارش(WHO)، فقط %۲/۰ از کمکهای توسعه جهانی به برنامههایی اختصاص دارد که پیشگیری از خشونت علیه زنان را هدف گرفتهاند.
- افزون بر این، گزارشهای جهانی نشان میدهد که خانه، جایی که زنان باید در آن امنترین حالت را تجربه کنند، در بسیاری از موارد، خطرناکترین مکان است؛ در سال ۲۰۲۳، به طور متوسط ۱۴۰ زن در روز به دست شریک یا نزدیکانشان کشته شدهاند.
این آمار، ادعای «زنان قوی، جوامع امنتر» را به چالشی جدی تبدیل میکند: تا زمانی که خشونت علیه زنان بهطور سیستماتیک ریشهکن نشود، توانمندسازی زنان تنها بخشی از راهکار است. اما تجربه کشورها نشان میدهد که با ترکیب سیاستهای قانونی، فرهنگی و حمایتی میتوان پیشرفت چشمگیری داشت.
تجربه کشورها؛ نمونههای موفق در مبارزه با خشونت
در سطح بینالمللی، چند کشور وجود دارند که مدلهایی قابل تامل ارائه کردهاند. این مدلها نشان میدهد چگونه ترکیب قانونگذاری، فرهنگسازی و ساختارهای حمایتی میتواند تأثیرگذار باشد.
ایسلند؛ الگوی برابری و قانونگذاری قوی
ایسلند یکی از پیشگامان در برابری جنسیتی است و به عنوان یک نمونه موفق در مبارزه با خشونت علیه زنان شناخته میشود:
- این کشور قوانینی دارد که خشونت خانگی را به شدت جرمانگاری کردهاند و مجازاتهای قابل توجهی برای این جرم در نظر گرفته شده است.
- در عین حال، ایسلند یک چارچوب حمایتی قوی برای بازماندگان خشونت ایجاد کرده است. گروهها و نهادهای مدنی مانند گروههای محلی فمینیستی در ایسلند با برگزاری کارزارها، کار هنری و برنامههای آگاهیبخشی مشارکت دارند.
- از نظر شاخص توانمندسازی زنان (Women Empowerment Index)، ایسلند در صدر کشورهای اروپایی قرار دارد. زنان سهم زیادی در پارلمان دارند و نمایندگی زنان در رهبری اقتصادی و سیاسی در سطح بالایی قرار دارد.
- دولت ایسلند با ترکیب سیاستگذاری پیشگیرانه، حمایت قضایی و فرهنگی به سمتی حرکت میکند که زنان احساس امنیت بیشتری کنند و بتوانند نقش فعالتری در جامعه ایفا کنند. این باعث شده خشونت کاهش یابد و گزارشهایی از بهبود وضعیت به دست آید.
اما حتی در ایسلند هم همچنان چالشهایی وجود دارد. دسترسی به دادههای خشونت جنسیتی و گزارش جرم همیشه شفاف نیست و پنهانکاری یا زیرگزارشدهی از سوی قربانیان میتواند آمار واقعی را کمتر نشان دهد.
اتحادیه اروپا؛ سیاستگذاری مشترک و استانداردسازی دادهها
اتحادیه اروپا نمونه دیگری است که نشان میدهد چگونه همکاری منطقهای میتواند در مبارزه با خشونت مؤثر باشد:
- طبق گزارش یورونیوز، در اتحادیه اروپا «از هر سه زن، یک نفر» خشونت فیزیکی یا جنسی را در طول زندگی خود تجربه کرده است.
- با این حال، گزارش ها نشان میدهند که تنها ۱۳.۹٪ قربانیان خشونت گزارشی به پلیس دادهاند. این عدد نشان میدهد که کمبود گزارشدهی در این زمینه محرز است.
- کشورهای عضو اتحادیه اروپا در حال کار روی استانداردهای مشترک برای جمعآوری و گزارشدهی دادههای خشونت جنسیتی هستند. گزارشهایی درباره جمعآوری شاخصهای خشونت و تفکیک داده بر اساس جنسیت، رابطه با ارتکاب خشونت، نوع خشونت و غیره در برخی کشورها وجود دارد.
- همچنین، اتحادیه اروپا پیشنهاداتی برای قوانین حداقلی برای حمایت از قربانیان خشونت دارد. مثلاً کمیسیون اروپا در مارس ۲۰۲۲ پیشنویس یک دستورالعمل جدید برای مبارزه با خشونت علیه زنان و خشونت خانگی ارائه داده است تا سطح حفاظت حداقلی را در تمام کشورهای عضو تضمین کند.
- همکاریهای اتحادیهای برای بودجه برنامههای مبارزه با خشونت نیز وجود دارد. بعضی کشورهای عضو از بودجه مشترک برای پروژههای پیشگیری، آگاهیبخشی و پشتیبانی قربانیان استفاده میکنند.
با وجود این اقدامات، چالشهایی مانند تفاوت در فرهنگ گزارشدهی، ترس از انگزنی و نقص در سیستمهای حمایتی هنوز باقیاند.
کشورهای در حال توسعه؛ ساحل عاج
تجربه بعضی کشورهای در حال توسعه یا مناطقی که جنگ یا درگیری را پشت سر گذاشتهاند، اهمیت زیادی دارد چون خشونت جنسیتی در این مناطق اغلب با زمینههای ساختاری عمیقتر گره خورده است:
- در ساحل عاج، خشونت جنسی، ازدواج کودکان و ناقصسازی جنسی دختران به عنوان چالش جدی شناخته شدهاند.
- در این کشور، برنامههایی از طرف نهادهای غیردولتی و بنیادها (مثل بنیادهای محلی) به وجود آمدهاند تا آموزش، حمایت روانی و حقوقی به زنان و دختران آسیبدیده ارائه دهند.
- از سوی دیگر، در این زمینه، هنجارهای مردسالارانه و فقر اقتصادی نقش بسیار مهمی در تشدید خشونت ایفا میکنند. پژوهشها نشان دادهاند که در این کشورها برای کاهش خشونت، باید به سمت توانمندسازی بومی، آموزش فرهنگی و مشارکت جامعه محلی (از جمله رهبران محلی) حرکت کرد.
- همچنین گزارشها تأکید میکنند که تنها وضع قوانین کافی نیست؛ اجرای موثر و پشتیبانی واقعی (مشاوره، بازتوانی، پناهگاه) برای قربانیان بسیار مهم است.
نقش ابتکارات بینالمللی؛ وقتی زنان قویتر میشوند.
در کنار تجربه کشورها، ابتکارات بینالمللی نقشی حیاتی در تسریع پیشرفت دارند:
- یکی از بزرگترین ابتکارات، (Spotlight Initiative) است. پروژهای مشترک بین سازمان ملل (UN) و اتحادیه اروپا با بودجه قابل توجه که در بیش از ۲۵ کشور فعالیت دارد. هدف آن تقویت سیاستها، خدمات و حمایت از بازماندگان خشونت و همچنین جمعآوری دادههای دقیقتر است.
- علاوه بر آن، کمپین (One Billion Rising) نیز جهانی شده است تا آگاهی عمومی را بالا ببرد و مردم را به اقدام جمعی برای پایان دادن به خشونت علیه زنان ترغیب کند.
- از سوی سازمان ملل نیز، مدل «الگوی جهانی برای مقابله با خشونت علیه زنان» وجود دارد که دبیرکل سازمان ملل آن را مطرح کرده است تا کشورهای مختلف را به تعهد در زمینه پیشگیری، پاسخدهی قانونی، جمعآوری داده و تأمین بودجه تشویق کند.
- همچنین، کمپین « ۱۶ روز فعالیت» (از ۲۵ نوامبر تا ۱۰ دسامبر) که برنامهریزی شده توسط سازمان ملل است، برای افزایش آگاهی عمومی، تأمین بودجه برنامههای محلی و جهانی و جمعآوری دادهها بسیار مؤثر بوده است.
این ابتکارات نه فقط ابزاری مالیاند، بلکه چارچوبی برای هماهنگی بینالمللی فراهم میآورند که کشورها میتوانند از آن برای طراحی راهکارهای محلی خود استفاده کنند.
چرا «زنان قوی» با «جوامع امنتر» مترادف است؟
از تحلیل تجربه کشورها و آمار جهانی، چند مکانیسم کلیدی قابل شناسایی است که نشان میدهد چگونه توانمندسازی زنان به امنیت جمعی جامعه کمک میکند:
- قانونگذاری و پاسخگویی قانونی: وقتی کشوری قوانینی جدی برای جرمانگاری خشونت علیه زنان دارد، همراه با سیستم قضایی کارا، مرتکبان خشونت شانس بیشتری برای مجازات شدن دارند و قربانیان احساس امکان مطالبه حقوق خود را پیدا میکنند. ایسلند یکی از نمونههای موفق در استفاده از این ترکیب است.
- حمایت روانی، اقتصادی و بازتوانی: بازماندگان خشونت نیازمند خدمات روانشناسی، پناهگاه موقت، کمک مالی و حقوقی هستند. وقتی این خدمات در دسترس باشد، زنان آسیبدیده توان بازیابی زندگیشان را دارند و کمتر در معرض خشونت مکرر یا عواقب بلندمدت خواهند بود.
- تغییر فرهنگی و آموزشی: قوانین به تنهایی کافی نیستند. فرهنگ نیز باید تغییر کند. آموزش در مدارس، کارزارهای عمومی، مشارکت مردان و رهبران محلی در ترویج برابری جنسیتی، همه بخش بسیار مهمی از پیشگیری هستند.
- جمعآوری داده و شفافیت: نبود داده دقیق (مثل تعداد شکایتها، گزارش به پلیس، نوع خشونت) یکی از موانع اصلی سیاستگذاری مؤثر است. کشورهایی که دادههای خشونت را به طور منظم جمعآوری و تجزیه و تحلیل میکنند، بهتر میتوانند برنامهریزی و تخصیص منابع انجام دهند. آنچه اتحادیه اروپا در حال انجام است، نمونهای از این رویکرد است.
- مشارکت بینالمللی: ابتکاراتی مثل (Spotlight Initiative) یا کمپین (One Billion Rising) نشان میدهند که وقتی سطح جهانی متحد شود، فشار بر کشورها برای اقدام واقعی بیشتر میشود، منابع مالی تأمین میشود و آگاهی عمومی در سطح وسیعتر ارتقاء مییابد.
چالشهای بزرگ پیش رو در اجرای این سیاستها چیست؟
با وجود موفقیتهایی که در برخی کشورها دیده میشود، هنوز موانع زیادی برای رسیدن به «جوامع امنتر» وجود دارد:
- عدم گزارشدهی خشونت: بسیاری از قربانیان خشونت، چه در اتحادیه اروپا و چه در جهان، خشونت را گزارش نمیدهند. این مسئله دلایل متعددی میتواند داشته باشد. ترس از انتقام، انگزدن اجتماعی، بیاعتمادی به سیستم قضایی یا حتی نبود مکانیسم مناسب گزارشدهی.
- کمبود بودجه: همانطور که آمار (WHO) نشان میدهد، کمکهای توسعهای به پیشگیری از خشونت علیه زنان بسیار محدود است. بدون سرمایهگذاری پایدار، بسیاری از برنامهها نمیتوانند دوام داشته باشند.
- پیچیدگی در اجرای قوانین: داشتن قانون به تنهایی کفایت نمیکند. مهمتر از آن، اجرای قوی، آموزش مأموران پلیس و تضمین دسترسی قربانیان به عدالت است. در بسیاری از کشورها، سیستم قضایی ضعیف یا آموزش ناکافی، مانع موفقیت سیاستهاست.
- شرایط پس از درگیری: در کشورهایی که جنگ یا درگیری را تجربه کردهاند، خشونت علیه زنان ممکن است با سایر مشکلات ساختاری (فقر، بیثباتی، نابرابری اقتصادی) درآمیزد، که سیاستگذاری را پیچیده میکند.
- مقاومت فرهنگی: تغییر نگرشها درباره نقش جنسیتی، مردسالاری و کلیشههای سنتی زمانبر است. حتی در کشورهایی با قوانین پیشرفته، تغییر فرهنگی ممکن است به کندی انجام شود.
چند توصیه برای اجرای سیاستها علیه خشونت
بر اساس تجربیات جهانی و درسهای آموختهشده، میتوان چند توصیه کلیدی برای کشورها، سازمانهای مدنی و دولتها مطرح کرد:
- تقویت سیستمهای قانونی و قضایی: باید قوانین خشونت علیه زنان را ارتقاء داد، اما خیلی مهمتر از آن، سیستم قضایی را با آموزش، پشتیبانی و منابع مجهز کرد تا قربانیان بتوانند به عدالت دست یابند.
- گسترش خدمات حمایتی: خدمات پشتیبانی روانی، حقوقی، اقتصادی برای بازماندگان باید در سراسر کشورها در دسترس باشد. باید پناهگاهها، خطوط تلفن اضطراری، مراکز مشاوره تقویت شوند.
- آموزش عمومی و فرهنگی: کمپینهای آموزشی در مدارس، مشارکت مردان در گفتگو درباره برابری جنسیتی، تاکید بر رابطه سالم و احترام متقابل از سنین پایین باید در دستور اجرای سیاست قرار گیرد. این کار باید جزئی از سیاست آموزش عمومی شود.
- افزایش جمعآوری داده و شفافیت: دولتها باید گزارشدهی خشونت را اجباریتر و فرآیند جمعآوری داده را بهبود دهند. ایجاد پایگاه داده ملی و منطقهای خشونت میتواند به طراحی سیاستهای بهتر کمک کند.
- تأمین بودجه پایدار: دولتها و سازمانهای بینالمللی باید همکاری کنند تا بودجه طولانیمدت برای برنامههای «پیشگیری» و «پاسخ به خشونت» تأمین شود. بدون بودجه، ابتکارات نمیتوانند به صورت پایدار عمل کنند.
- مشارکت بینالمللی: کشورها باید در ابتکارات جهانی مانند (Spotlight) همکاری کنند، آموختهها را به اشتراک بگذارند و از تجربه دیگران برای بهبود سیاستهای محلی استفاده کنند.
جمعبندی
تجربه کشورهایی نظیر ایسلند، تلاشهای منطقهای اتحادیه اروپا و ابتکارات بینالمللی نشان میدهد که «توانمندسازی زنان» و «جوامع امنتر» ارتباطی عمیق دارند. وقتی زنان از حمایت قانونی، خدمات رفاهی و فرهنگی برخوردار شوند، نه تنها امنیت فردیشان افزایش مییابد، بلکه کل جامعه از مزایای توسعه پایدار، عدالت و مشارکت بهرهمند میشود.
با این حال، خشونت علیه زنان همچنان یک بحران بزرگ و چالش جهانی است. برای مقابله واقعی با آن، لازم است دولتها، سازمانهای مدنی، جامعه بینالمللی و خود زنان همکاری کنند و برنامههای بلندمدت، پایدار و مبتنی بر داده را اجرا نمایند. اگر این همکاری و تعهد وجود داشته باشد، آیندهای که در آن «زنان قویتر» به معنای «جوامع امنتر» باشد، نه یک آرزو بلکه یک واقعیت دستیافتنی خواهد بود.
منابع:
WHO
Knowledge
Euronews


















ارسال پاسخ
نمایش دیدگاه ها